ماجرای ضحاک بن عبدالله  در نوع خود بی نظیر است،

ضحاک در صبح روز عاشورا در حمله اول شرکت کرد و شجاعت‌های بسیاری از خود به نمایش گذاشت و نماز ظهر را همراه امام به جای آورد.

او وقتی که دید سپاه بنی امیه به دستور عمر بن سعد اسب‌های یاران امام (ع) را هدف قرار داده و با پی کردن از پای درمی‌آورند، اسب خود را در خیمه‌ای پنهان کرد و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت.

ضحاک خود نقل کرده که در مقابل امام (ع)، دو نفر از دشمن را که پیاده می‌جنگیدند، به قتل رسانده و دست یکی دیگر را از تنش قطع کرده که حضرت هم در حق او دعا کردند

و فرمودند: سست نگردی، دستت بریده نشود.خداوند از اهل بیت رسول (ص) بهترین پاداش‌ها را به تو ارزانی دارد .